داشته شمارپاپیش گذار

موضوع : | بازدید : 311همه ی تو ها را شمای بخوانید) بخوان به نام خودت. و بشنو که از تو می گذرم این بار. کسی تو را آیا در تمامی نیم قرن ات این گونه آمده است آیا؟ روزی آید آید آید کان درآن روز، روی در رو می شویم. تو سراسر عزت و شوق و جلال، من سراپا گوش و لال و بی زبان. لیک امروز می نویسم جای آن روزت، بخوان. تو نه میری و من میرا. تو نه خوابی و من در خواب. تو آن ور گودی و من اینجا. این منم همه جانم شده گیج. همه تنگیده به هم نان و نمک. "تن" " درستیم"؟ سپاس؟ سقفی هست و غذایی و خری پیر و زنی و همین ها همه شیطان شده اند. ای همش بود و نبود : یک سوال؟ چنته ات خالی است؟ کاری ؟ مالی؟ علمی که بدان تو ببااااالی؟ پول ریزانی؟ فقر هرچه که هست، هست. این خدا هست که نیست. و تو. همه ی تو ها را شما می خوانم. چون همواره تو ها را شما خطاب کرده ام. حتّی خدا را و خصوصاً و بالاخص.به نام خودم نه چیزی دارم نه می خوانم. گاهی نام عشق را خانده ام. امّآ وامانده ام. لیاقتی آیا خاستی؟، یا خویشم می کاستی ـ کم می گزاردمی همی نیز آیای یای که جای، جایِ عاشقی نبودی ... ـ. هنوز در آتش عشق کسی را یارایِ مانایی نیستی. عشق پ داشته شمارپاپیش گذار...

موضوع : | بازدید : 283آین جواب آن نظرم را من نیز دیدم. این پاسخ را در جوای پاسخ زیرینش بگذارید که همگان که اگر همگانی اینجا باشند بخوانند. این گدای بی پول را که صاف زدید به هدف. عجیب موافقم. بی ادب را نیز اگر زیر مجموعه ی بی حیایی بدانیم که خداوند شما لا یستحیی است. هنووووووووووووووووز موافقم. که بی پول ها را خدا می آفرینند و پول دارها، خدا را می آفرینند برای سواری بر همان بی پول ها. حواست حتما جمع است جناب صاحب این خاموشکده ی گه گاه. اعداد را میتوانی نشان بدهی؟ یک یا دو یا سه؟ اینها را ما ساختیم (ما فقط کشف می کنیم. همین. وَ عَلَّم آدم الاسماء کُلها ... و هرکه بهره ور بود ـ شاکرِ علیم ـ سود کرد در هر دو بَر ...) که با آنها بازی کنیم (زندگی بازی که نیست ولی اگر قواعدِ بازی را ندانی می بازی، یعنی بازی می گیریَش) و جمعشان کنیم (الذّی جمعَ مالاً وَ عدَّدَهُ کسی است که ضرب و تقسیم می کُنَد که مالَش او را جاودانه یِ این دنیا می کُنَدی). بدبخت ها که نبودند که؟ صد را کسی ندیده تا به حال ولی همه میشناسندش (کافی است سَد را دور بزنیم و از آنسویَش وارد شویم می بینند صد را). اسم ها را ما آفریدیم داشته شمارپاپیش گذار...

موضوع : | بازدید : 428شب خیز که عاشقان به شب راز کنندگرد در و بام دوست پرواز کنندهر جا که دری بود به شب دربندندالا در دوست که شب باز کنندو این هم هست: هرکه در عشق، "او"ی "دید"ی و "صدای" از حضرتِ "وی" "شَنید"ی رَستی و هرکه رَستی است که رُستی در عوالم معنا، رَسیدی به عالم علیا کَلِمَتُ اللهِ نویسنده : ناف19 بهمن 1395 ساعت : 12:03 چه خوب که رفتید ولی هنوز هستید. چه بهتر از آن چه خوب که میایید و می خوانید و میروید ولی هنوز هستید. نیستیان وقتی است که صفحه باز نشود. باز که میشوید یعنی هستید و مدام نظرات را دنبال میکنید صفحه قبل1صفحه بعد برچسب ها : , داشته شمارپاپیش گذار...

موضوع : | بازدید : 289روحش پاک. میگفت لامذهب تریبون یک طرفست. آره رفیق. هر نظری را که میصرفد بگذار. هرکدام را که حال نمیکنی نگذار. خودت صاحب وبلاگی. می توانی آنها را که با منافع اینجا در تضاد است پاک کنی تا خوانندگانت و پایندگانت نفهمند که حرفی هم در جواب حرف هایت هست. من همان بی ادبی هستم که گفتی. خوانندگانت هم دیگر بی ادب نخواهند بود. کاش آنقدر با ادب شجاعی بودی که آن نظر بعد از نظر تف را هم می گذاشتی. و همه ی نظرات را می گذاشتی. حتی تبلیغات ها را. شجاع هستی. ولی نه آنقدر شجاعسلام. فکر نکنید این دو جمله یِ آخر را نوشتید و در من تأثیر کرد و من خاستم خودی نشان بدهم و این نظر شما را آوردم اینجا ... باشد؟روحش به راستی شاد که چه جمله ی طلایی گفتند هرکه را که مقصود شماست و گوینده ی این جمله یِ محضر هستند یا بوده اند: "لامذهب تریبون یک طرفست." محشر!من هر نظری که بصرفد را نمی گذارم. من اصلاً صرفه ای نیستم. من به تصاحب هم اعتقادی ندارم و هیچ در این دنیا ندارم که صاحب آن باشم. من از تصاحب متنفّرم. البته به معنای نامعنای آن. قابل توجّهتان این که مشکل عمده ای که در جهان وَ خصوصاً این گربه یِ آن داشته شمارپاپیش گذار...